تصمیمات مدیریتی
مدیران ارشد سازمانها تصمیمات مهم خویش را بر اساس عواملی چون اطلاعات، تجربه، شم و دانش اخذ می کنند. تجربه نشان داده است که حذف هر یک از این عوامل در تصمیم گیری، از وجاهت تصمیم میکاهد و ریسک تصمیم گیری را افزایش می دهد. به همین دلیل است که مدیران کارآزموده، در عین حال که بر ارزش گران سنگ تجربه و شمّ ذاتی مدیریتی خود واقف هستند، هیچگاه از اهمیت کسب اطلاعات دقیق دربارۀ موضوع مورد تصمیم و استفاده از دانش روز غافل نمی شوند.
وظیفه مشاور ارائه دانش مورد نیاز مدیر برای تصمیم گیری بهتر است
اطلاعات مورد نیاز مدیریت توسط محقق بازار تامین می شود
تجریه مدیریت بر اساس مدت زمان فعالیت در کسب و کار بدست می آید
شم مدیریت نیز ذاتی بوده و با تاثیر از سه عامل دیگر تقویت می شود .
در دنياي امروز کسب سهم بيشتر از بازار مصرف، هدف اصلي شرکت ها و صاحبان صنايع به شمار مي رود و در اين شرايط استفاده از اصول و فنون علمي در بازاريابي هر روز پررنگ تر از قبل مي شود. بازاريابي نوين به جاي جستجو براي يافتن مشتري جهت محصولات توليد شده، به خلق محصولات و خدمات متناسب با خواسته ها و نيازهاي مشتريان توجه دارد. به عبارت ديگر کانون اصلي انديشه و عمل در بازاريابي نوين، تامين رضايت و ايجاد ارزش براي مشتري است .امروزه پیشرفت روزافزون فنآوری ارتباطات، سازمانها را به رقابتی سخت و آگاهانه دعوت میکند و به جرات میتوان گفت سازمانهایی در این رقابت کمی و کیفی پیروز هستند که مدیران آنها، سازمان خود را با شرایط حاکم محیطی وفق داده و شرایط داخلی را بهبود بخشند. از طرفی، سودآوری یک شرکت که بقای آنرا تضمین میکند، به طراحی برنامه مدیریت بازار صحیح براساس ارضای نیازهای مشتریان وابسته است. پس با داشتن چنین دیدی میتوان گفت: بازاریابی کوششی است درجهت کاهش مخاطرات داخلی و خارجی شرکت، که با بهکارگیری روشهای اقتضایی، موقعیتها را ارزیابی کرده و واکنش سازمانها را در برابر آنها تضمین میکند. در يك بازار رقابتي، شركتي ماندگار خواهد بود كه نيازهاي مشتري را بهتراز رقيب تأمين كند . يك سازمان بايد مرز فعاليت خود را در بازار تعيين كرده، مشتريان خود را انتخاب كند و ارزشي را كه مي خواهد در قالب كالا وخدمات براي آنان بيافريند مشخص سازد .